ابوالهول؛ غول افسانه های مصر باستان
ابوالهول مجسمه ای است بسیار بزرگ که در صحرای مصر در هشت کیلومتری قاهره همچون یک نگهبان در برابر اهرام سه گانه در جیزه ایستاده است و مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیر، مزیّن به بالهای عقاب و دارای کلهای شبیه سر زنان است .
اسرارآمیز بودن ابوالهول احتمالأ در ارتباط با تعهد و ادای سوگند هنرمندان و خالقین اساطیر است که بر اساس آن موظف بهحفظ اسرار و رموز عقاید و اندیشههای فرهنگی و عرفانی آثار خود بودهاند. این موجود افسانهای بیش از هر پدیده دیگری در ادبیات و فرهنگ، اقتدار اسطورهای خود را تثبیت نموده و به نماد اعلی و عمیق علم و دانائی و هم به نمودی از هلاک و نیستی شهرت یافتهاست.
این موجود افسانهای کسانی را که موفق به حل معمّای او نمیشدند میکشت و در نظر مصریان باستان مظهر آفتاب محسوب میشد، ابوالهول بزرگ که در مصر قرار دارد از صخرهای تراشیده شده است و 17 متر ارتفاع و 39 متر طول دارد.
ابوالهول (یا اسفنکس از کلمه (به لاتین: اسفینکس) و (به یونانی: اسفیگس میباشد) هیکل عظیم اساطیری که هنرمندان مصری و به تقلید آنان هنرمندان یونانی به کرات مجسم ساختهاند. ابوالهول نام حیوان موهومی است که در مصر و یونان باستانی بههیاکل مختلف مجسم میکردند. در مصر اسفنکس را بهشکل شیری نقش میکردند که سر او بهصورت سر دختری بود. محتملأ این هیاکل را به قصد تعظیم و تکریم نیت که به زعم مصریها الهه حکمت و دانش بود برپا میکردند.
سر و قسمت جلوی مجسمه ابوالهول از تخته سنگی یکپارچه وطبیعی به طول 57 متر، عرض 6 متر و بلندای آن نیز 6/18 متر است، تراشیده شده؛ پهنای چهره حدود 4 متر و پاها و سایر قسمتهای بدن را با سـنگ چیــن و آجــر تکمیل کرده اند. چهره این تندیس، احتمالاً صورت خفرع، فرزند و جانشین خوفو و بدن آن، هیکـل شیر می باشد. بسیاری معتقدند که ابوالهول چیـزه، مظـهر خدای خـورشـید (رع – هراخت) است و حتی ممکن است در زمان واحد، مظهر خدا و فرعون بوده است.
مجسمه ابوالهول، کهنترین و بزرگترین تندیس دنیای باستان است که علیرغم صدمه های فراوانی که در دوران استیلای اعراب به آن وارد شده و باعث از بین رفتن بخشی از چهره آن گردیده است، باابهت ترین مظهر سلطنتی فراعنه به حساب می آید.
این موجود افسانهای کسانی را که موفق به حل معمّای او نمیشدند میکشت و در نظر مصریان باستان مظهر آفتاب محسوب میشد، ابوالهول بزرگ که در مصر قرار دارد از صخرهای تراشیده شده است و 17 متر ارتفاع و 39 متر طول دارد.
ابوالهول رو به سمت شرق دارد و در میان پنجه های آن نیز معبد کوچکی ساخته شده است. سنگهای بکار رفته در معبد، غالباً از تراش تخته سنگ طبیعی که پیکره ابوالهول را تشکیل می دهد، بدست آمده و وزن برخی از آنها به بیش از 200 تن می رسد.
در دوره پادشاهی میانه و جدید، تعداد زیادی ابوالهول در اندازه های مختلف از مصر باستان بدست آمده است. شاید بتوان ابوالهولی که سر آن شبیه رامسس دوم، فرعون سلسله نوزدهم ساخته شده است را آخرین آنها دانست که در مصر تراشیده گردیده است. بیشـتر ابــوالهـول ها را مشابه فرعون وقت می تراشیده اند.
تراش اندام این مجسمه بطور ناهموار صورت گرفته ولی تراش سر سنگی آن به دقت انجام گرفته است .ابوالهول دارای چشمان مرموزی است و تا به حال کسی نتوانسته معنای نگاه این چشمها را درک و بیان کند . چشمان او با وقار خاصی به افق صحرا خیره مانده است . بلندی پیکره ی ابوالهول 18متر و درازای سطح قاعده اش نیز حدود 58 متر است .
حال ببینیم ابوالهول را به چه منظور ساخته اند؟
معبد کوچکی در میان پنجه های ابوالهول ساخته شده که می تواند پاسخگوی ما باشد . در این اطاقک کتیبه هایی متعلق به دو تن از پادشاهان قدیم مصر یافته می شود .
در این کتیبه ها نوشته شده که ابوالهول نشان دهنده ی یکی از تصاویر خدای آفتاب «هارماخیس» است.
در این کتیبه همچنین نوشته شده که هدف از قرار دادن این هیولای بزرگ پاسداری از گورستان های اطراف «اهرام سه گانه » از گزند شیطان است.
علاوه بر مجسمه ی بزرگ ابوالهول که در جیزه است مجسمه های کوچک دیگری شبیه به ابوالهول در نقاط پراکنده مصر بسیار دیده می شود. با این تفاوت که سر هر کدام از این مجسمه ها به شکل سر یکی از پادشاهان مصر ساخته شده است.
در کتاب های مقدس و باستانی مصر واژه ی ابوالهول به معنای «سرور» آمده است . پیروان مذاهب قدیم اعتقاد داشتند که پادشاه دارای هوش و چابکی و نیروی انواع حیوانات است . همچنین معتقد بودند که پادشاه این نیرو ها را به وسیله ی در بر کردن پوست حیوانات یا بر سر نهادن سر آنها به دست می آورد.
به همین جهت مصریان از خدایان و سلاطین خود مجسمه هایی می ساختند که نیمی از آنها شبیه به انسان و نیمی دیگر شبیه به حیوان بود.
اندیشه ی ساختن این نوع مجسمه ها از مصر به تمدن های دیگر مانند تمدن آشوری و یونان نیز رخنه کرد.
مجسمه های ابوالهول در این نواحی معولاً دارای بال بودند . در آشور آنها را غالباً با پیکر نر می ساختند . ولی در یونان پیکر تراشان سر آنها رابه شکل یک زن در می آوردند . ابوالهول را در انگلیسی اسفینکس می گویند و این واژه از یونان گرفته شده است.
همانگونه که ما درباره ی اژدها تصوراتی داریم یونانیان نیز تقریباً همینگونه درباره ی ابوالهول می اندیشیدند. ولی از نظر ما اژدها هر چند نشانه ی قدرت فراوان است ولی وجود خارجی و واقعی ندارد . اما یونانیان برای «ابوالهول » افسانه ای ساخته می گویند:
ابوالهول برفراز سنگی بزرگ زندگی می کرد و برای هر رهگذر ی معمایی طرح می کرد. آنگاه کسی که نمی توانست پاسخ او را گوید به دست او کشته می شد.
تراش اندام این مجسمه بطور ناهموار صورت گرفته ولی تراش سر سنگی آن به دقت انجام گرفته است .ابوالهول دارای چشمان مرموزی است و تا به حال کسی نتوانسته معنای نگاه این چشمها را درک و بیان کند . چشمان او با وقار خاصی به افق صحرا خیره مانده است . بلندی پیکره ی ابوالهول 18متر و درازای سطح قاعده اش نیز حدود 58 متر است .
معمای ابوالهول این بود که می پرسید:
((آن چیست که صبحگاهان با چهار پا راه می رود ظهر با دو پا ولی در شامگاه به سه پا حرکت می کند؟))
تنها کسی که توانست جواب این معما را درست بدهد شخصی به نام اودیپ بود به ابوالهول گفت:
مقصود تو از این معما انسان است زیرا او در کودکی که صبح زندگی به شمار می رود روی چهار دست وپا راه می رود .وقتیکه بزرگ شد ایستاده یعنی با دو پا گام بر می دارد . اما در زمان پیری که شامگاه زندگی است از عصا کمک می گیرد و در نتیجه با سه پا حرکت می کند .
چون پاسخ «اودیپ» صحیح بود ابوالهول از شدت خشم خود را از فراز صخره به زیر افکند و جان از کف بداد.
فیلم مستند مجسمه ابوالهول در مصر
فرآوری :شیرین خادمی
بخش هنری تبیان
:: موضوعات مرتبط:
عجایب جهان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1970
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0